از راه که رسیدی نگاهت غریب بود، من با غربت نگاه تو همسفر شدم خیلی وقت است که با تو زندگی می کنم یعنی ، چشم هایم را که می بندم تو می آیی! شب ها همیشه عجولم برای خواب !... برای خواب که نه ، برای بستن چشم هایم و آمدن تو !!چشم هایم را می بندم و انتظارت را می کشم ! تو می آیی ...! این است زندگی من ! باورت می شود ؟ آشفته می نویسم امشب ؟؟ تو ببخش... به دل نگیر معنای دل ! امشب هم از آن شب های دیوانگی ام است .. کمی که بنویسم ، آرام می شوم ... حالا که من نشسته ام و برای تو می نویسم تو آروم بخواب .. آرامش تو اوج آرزوهای من است ... تو نمی دانی اما من هنوز هم تــــو را دوستـــــــــ دارمــــــــ
نظرات شما عزیزان:
|
About
عشق رو دوس دارم!.......از اون بیشتر عاشقی!......عشق عشقمم!
Home
|