زدم فرياد خدايا اين
حس بودنت قشنگ ترین حس دنیاست لبریز غزل بیا همی آهسته
هـَر روز ، פֿــطـ פֿــَطــے هـآیـَمـ ، بــے مَعـنــے تـَر اَز כیـروز مــے شـَونـכ .. ! گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شدو برمی گشت
نمیبینم زیبایی های دنیا را آنگاه که تویی زیبایی های دنیایم!
وقتی که از تو بی خبرم …دنیا افتاده روی غلتک تکرار حتی خودم برای خودم ، تلخم بیرون نمی زنم ، بهانه ندارم رختم به دور تنم پیچیده چون کفن انگار بختکی افتاده روی من از رختخواب که چون قبر است بیرون نمی شود بزنم وقتی که از تو بی خبرم ، انگار … انگار خود مرگم
دلم میخواد ببینمت بازم بخندی تو نگام دلم بهم میگفت تورو میشه یه جور دیگه خواست از تو دلگیرم که نیستی کنارم .. من دارم میمیرم تو کجایی من باز بی قرارم ترانه سرا: رشید رفیعی
از راه که رسیدی نگاهت غریب بود، من با غربت نگاه تو همسفر شدم خیلی وقت است که با تو زندگی می کنم یعنی ، چشم هایم را که می بندم تو می آیی! شب ها همیشه عجولم برای خواب !... برای خواب که نه ، برای بستن چشم هایم و آمدن تو !!چشم هایم را می بندم و انتظارت را می کشم ! تو می آیی ...! این است زندگی من ! باورت می شود ؟ آشفته می نویسم امشب ؟؟ تو ببخش... به دل نگیر معنای دل ! امشب هم از آن شب های دیوانگی ام است .. کمی که بنویسم ، آرام می شوم ... حالا که من نشسته ام و برای تو می نویسم تو آروم بخواب .. آرامش تو اوج آرزوهای من است ... تو نمی دانی اما من هنوز هم تــــو را دوستـــــــــ دارمــــــــ
خالی شدم!خالی از هر تنهایی! خالی از دلگرفتکی ها! یافته ام که هستم! پس می مانم که باشم! *************************** اگر دیوانگی کردم دلم خواست! زخود بیگانگی کردم دلم خواست! اگر که اعتماد چشم بسته،به خصم خانگی کردم دلم خواست! اگر تا اوج خودسوزی دویدم،نظر کرده به بال عشق بودم! اکر که لب تشنه از دریا گذشتم،به دنبال زلال عشق بودم!
گل ناز . . .
|
About
عشق رو دوس دارم!.......از اون بیشتر عاشقی!......عشق عشقمم!
Home
|